ضرورت تناسب پیام و پیام‌رسان

امسال شاید بیش از هر زمان دیگری به ضرورت تغییر در رویکردهای ارتباطی‌مان پی بردیم، وقتی ویروسی به اندازه یک ذره، مجبورمان کرد تا از هم فاصله بگیریم در عین حال نیاز مبرم به حفظ ارتباطات برای جریان داشتن روال زندگی تا جایی پیش رفت که باید به اجبار یاد می‌گرفتیم درست گفتن و خوب شنیدن را متفاوت از همه زمان‌های قبل، باید به هم گوش می‌کردیم، شمرده شمرده حرف می‌زدیم و برای رساندن منظورمان، قبل از ارسال پیام نیاز بود که فکر کنیم و...، این چنین شد که سرفصل جدیدی از ضرورت درک متقابل اتفاق افتاد؛ جریانی که ادامه‌دار هست و می‌ماند.

همان طور که همه می‌دانیم، شیوه برقراری ارتباط از موضوعات پیچیده جوامع بشری از ابتدا بوده و همچنان هم بر همان پاشنه می‌چرخد و از آن مهم‌تر مدیریت هدفمند ارتباط است که مستلزم شناخت صحیح و افزایش آگاهی‌ها و مهارت‌ها در این زمینه است. یک ارتباط مفید و اثربخش زمانی رخ می‌‎‌دهد که فرستنده و گیرنده در مدار درستی قرار گرفته باشند و محصول قابل تبادل بین این دو که پیام ارسال شده توسط فرستنده است، با همان مفاهیم مدنظر، توسط گیرنده دریافت شود و نتیجه منتشر شده در جامعه هدف همان خواسته مشخص شده باشد.

آنچه امروز و براساس القاء مصرف‌گرایی در حوزه‌های ارتباطی پیش آمده، ارجیحت ابزار بر محتواست، تعدد وسایل ارتباطی مانند مطبوعات، رادیو، تلویزیون و فضاهای مجازی و گستره وسیع هر کدام، همچنین اقبال چشمگیر مخاطبین و دسترسی راحت و فراگیر، لزوم حضور داشتن در فضاهای این ابزارها و بهره‌مندی از آنها را به شکل غیرقابل باوری در صدر اولویت‌های متولیان حوزه‌های ارتباطات قرار داده؛ حال آنکه اکثریت فارغند از ضرورت تدوین پیامی مناسب و متناسب با هر کدام و مخاطبین عمده‌اش.

اینکه در ساختار برنامه‌های ارتباطی با تمام توان موجود از تمام ابزارها همزمان استفاده کرد در عین حال که می‌تواند نقطه قوت باشد، اما در صورت عدم بهره‌برداری مناسب می‌تواند آسیب‌رسانی به مراتب بیشتر را به دنبال داشته باشد.

اصلی‌ترین مسئولیت برای اقناع و جذب مخاطب، برعهده محتوای پیام‌های تولیدی است و ابزار در رده دوم اهمیت قرار می‌گیرد، اما از هر دو این موارد مهم‌تر، متناسب بودن جنس پیام با فضای ابزار مورد استفاده است. شناختن ابزارها، فضای آنها و جنس مخاطبانش کمک شایانی به تدوین‌کنندگان پیام و محتوا می‌کند.

مثال ساده‌ای برای واضح‌تر شدن موضوع اینکه تولیدات بسیار جذاب رادیویی برای پخش از تلویزیون مناسب نیستند و برای مخاطب جذابیتی به دنبال ندارد.

به همین ترتیب محصولات خبری تهیه شده برای فضای تلگرام و اینستاگرام کارکرد و کاربرد مناسبی برای فضای توییتر نخواهند داشت، فارغ از اینکه اصولا چرایی حضور در هر پیام‌رسان براساس کاکردهای ارتباطی آن، خود مقوله‌ای مفصل و جداست…

اگرچه نیاز روابط عمومی در فضای پرسرعت تبادل اطلاعات فعلی، بهره‌برداری از همه امکانات موجود و فناوری‌های کاربردی است و در این راستا استفاده از ابزارهایی مثل اینترنت و شبکه‌های اجتماعی امری اجتناب‌ناپذیر است. آنچه که اهمیت دارد این است که قالب محتوای تولیدی باید با جنس این ابزارها همخوانی داشته باشد تا دستاورد مناسبی از این کارکرد احصاء شود.

نباید فراموش کنیم که اگر اطلاع‌رسانی با بهره‌گیری صحیح از ابزار‌های مختلف ارتباطی و با سرعت مناسب انجام شود، قطعا تاثیرگذاری سازنده‌ای در سازمان خواهد داشت و به دنبال آن موج‌آفرینی مثبتی ایجاد شده و موفقیت‌های زیادی را درپی خواهد داشت. اما همه این موارد منوط به تهیه پیام مناسب و دقیق شده براساس نیاز مخاطب است‌.

آنچه امروز در مشاهدات نویسنده به چشم می‌خورد، استفاده شتاب‌زده از انواع پیام‌رسان‌ها بدون دقت کافی در محتوای تولیدی است که علاوه بر ایجاد سردرگمی برای مخاطبان، باعث انتقال ناقص و یا پرابهام اطلاعات می‌شود که امید است به شرط مسجل شدن این گریزه مورد استفاده همکارانم قرار بگیرد.