بررسی نقش مناطق آزاد در توسعه تولید و صادرات صنایع‌دستی کشور:

تنیدن هنر دست‌سازه‌ها بر تار و پود اقتصاد مناطق آزاد

صنایع دستی، هنری برخاسته از جان، آمیخته با هویت، تاریخ، فرهنگ، آداب و آیین‌های هر منطقه، که به زیباترین شکل ممکن کیفیت و سبک زندگی هنرمند سازنده خود را هویدا می‌کند. دستمایه‌ای ظریف برای تعریفی عمیق از هر بوم با تمام جزییات نهفته در آن، با چاشنی خیال و طعم زندگی.

به گزارش اخبار آزاد مناطق، صنایع ‌دستی روایتگر پیوندهایی است که آدمی گهگاه در کشاکش روزمرگی و غنودگی در زندگی ماشینی بر آن رخت فراموشی پوشانیده است. پیوندهایی که خطوط نگارین دست‌های پر رمز و راز هنرمندان با خلق یک اثر هنری میان ما و پیش و پس از ما می‌آفرینند و به یاد ما می‌آورند که تعریف کنونی از زندگی تنها نگاهی است از یک روزنه به جهانی فراخ و گسترده که چیزی جز نوری بسیار کم‌رمق نصیب ما نخواهد کرد.

شاهکار هنرمند ایرانی نبوغ و خلاقیتی است که در کمال ظرافت و بداعت توسط هنرمند بیان می‌شود، خلاقیتی که تصویر ذهن هنرمند را در قالب نقوش زیبایی بر روی فلز، سفال و آبگینه یا تار و پود دست بافته‌ای گرانمایه و بسیاری دیگر به تصویر می‌کشد.

در صنایع دستی این مرز و بوم، ذوق هنری، بردباری، وسواس، ریزه‌کاری و فنون هنری بسیاری دیده می‌شود، به نحوی که رشته‌های اسرارآمیز را در غالب تصویر یک زندگی نهفته در دل خود جای داده است، یک زندگی همراه با شوق و زیبایی…

صنایع دستی علاوه بر بُعد هنری خود، از دیرباز عامل ایجاد اشتغال و درآمد بیشتر در مناطق روستایی و عشایری و همچنین برخی شهرنشینان بوده و امروزه نیز به رغم گسترش محصولات صنعتی در همه کشورها، صنایع دستی نه تنها ارزش خود را از دست نداده است، بلکه هر روز بیشتر مورد توجه قرار می‌گیرد.

امروزه صنایع دستی کارکردهای جدیدی پیدا کرده و صرفا برای رفع نیازهای روزمره زندگی مورد استفاده قرار نمی‌گیرد، بلکه سمبل و نشان‌دهنده فرهنگ، پیشینه و تاریخ یک ملت است، از این روی تولید صنایع دستی در عصر کنونی بیشتر جنبه انتقال فرهنگ‌های مختلف را دارد.

اهمیت این مبحث در دنیای کنونی به حدی زیاد است که مجامع مختلف، برنامه‌های ساختاری متنوعی برای نهادینه شدن شاخص‌های آن در نظر گرفته و صنایع و حوزه‌هایی که به تحقق اهداف انتقال فرهنگ و هنر و رشد و رونق اقتصادی در جوامع کمک می‌کنند، بیش از گذشته مورد تاکید قرار می‌دهند.

با توجه به ماهیت این اهداف و قیاس آن با قابلیت‌های صنایع دستی ایران، به نظر می‌رسد که امکان خوبی برای محقق کردن آنها از رهگذر توسعه و تاکید بیشتر بر صنایع دستی مهیا شود؛ چراکه اشتغال و توانمندسازی اقتصادی این هنر و صنعت کهن، هم می‌تواند منجر به ارتقاء رفاه زندگی و رشد اقتصادی پایدار برای جامعه شود.

به دنبال تعریف صنایع دستی به عنوان صنعتی پاک و اثرگذار در توسعه اقتصاد و گردشگری، ایجاد فرصت تعامل بین هنرمندان مناطق مختلف کشور در قالب رویدادهایی نظیر نمایشگاه‌های ملی که گسترش ارتباط هنری و ارائه رویکرد عام‌تر و کاربردی‌تر صنایع دستی را تسهیل می‌‌کند، امری اجتناب‌ناپذیر می‌نماید و جزئی از الزامات توسعه این صنایع به شمار می‌آید.

برگزاری نمایشگاه‌های صنایع دستی علاوه بر ایجاد موج رونق در تولیدات هنرمندان، زمینه مناسب را در راستای تعامل ما بین هنرمندان و جامعه مخاطب فراهم خواهد ساخت که به تبع آن تبدیل دست‌آفریده هنری از یک کالای صرفا تزئینی به یک کالای کاربردی، رونق تولید و اشتغال در این زمینه را به همراه خواهد داشت.

هنر نقش بزرگی در اعتلای هر کشوری دارد، اما دسته‌ای از هنرها هستند که نشان‌دهنده فرهنگ غنی و تمدن بوده و از طریق آن می‌توان پیشینه فرهنگی و تاریخی یک ملت را به سایر کشورها و ملل دیگر شناساند‌.

ایران کشوری با تمدن و قدمت طولانی است؛ این تاریخ مشعشع با تنوع آثار تاریخی، هنری و سنتی بستری مناسب را فراروی گردشگران بین‌المللی قرار داده و ظرفیت عظیم ارزآوری را برای کشور ایجاد نموده است و در این زمینه صنایع دستی ایران بر تارک این فرصت می‌درخشد. این صنایع دستی است که توسط گردشگران خریداری می‌شوند و قسمتی از فرهنگ و تمدن را با خود می‌برند و از این طریق فرهنگ ما به جهان صادر می‌شود. قطعه‌ای از فرهنگ ما به خانه‌های گردشگران برده می‌شود که با هر نگاه به آن، یاد و خاطره سفر به ایران و عظمت و شکوه آن برایشان زنده می‌شود.

امروز با وجود تحریم‌ها و کاهش ارزش پول ملی و همچنین پاندمی ویروس کرونا، شاهد هستیم که از این فرصت به خوبی استفاده نمی‌شود و توریست‌های کمی به ایران می‌آیند و با وجود تورم، اولویت اول مردم کشورمان نیز تامین کالاهای اساسی است و این شرایط مضایق زیادی را برای دست‌اندرکاران هنرهای سنتی ایجاد کرده است؛ گردشگران نمی‌آیند و مردم علاقه‌مند نیز توان خرید ندارند و در این بین آنچه که می‌تواند یک دست‌اندرکار هنر را به استمرار و روشن نگه داشتن چراغ این نوع کسب و کار حفظ کند، علاقه است و عشق و نه چیز دیگر.

پیوند هنرهای سنتی و صنایع دستی با تاریخ و فرهنگ یک کشور و ملت است؛ صنایع دستی شناسنامه فرهنگی ماست. انتقال سینه به سینه هنرهای بومی و محلی عامل حیات و پویایی آن است و مردم نقش مهمی در احیا و ماندگاری هنرهای سنتی و صنایع دستی دارند.

ثبت ملی و جهانی صنایع دستی از فراموشی آنها جلوگیری می‌کند، همانگونه که آثار باستانی منحصربه‌فرد هستند، برخی از صنایع دستی نیز میراث فرهنگی محسوب می‌شود و باید برای معرفی آن به گردشگران داخلی و خارجی تلاش شود.

معرفی درست و دقیق هنرهای سنتی و صنایع دستی نیازمند تحقیق و پژوهش است؛ چراکه ایران جزء سه کشور برتر دنیا در حوزه تنوع صنایع دستی است که این موضوع جایگاه فرهنگی کشورمان را ارتقاء می‌بخشد.

ثبت جهانی صنایع دستی موجب رونق صنعت گردشگری است و باید علاوه بر فروش صنایع دستی در بازارهای داخلی و ایجاد درآمد و اشتغال برای هنرمندان، به دنبال حضور صنایع دستی ایران در بازارهای جهانی باشیم.

در این میان مناطق آزاد ایران به لحاظ موقعیت قرارگیری از شمال تا جنوب و از شرق تا غرب کشور، دارای فرهنگی غنی و ظرفیت‌های بی‌بدیلی در خلق هنرهای دستی توسط افراد بومی می‌باشند.

منطقه آزاد چابهار که در منتهی‌الیه جنوب شرق کشور و در استان سیستان و بلوچستان واقع شده است، زنان هنرمند سوزن‌دوزی را در خود جای داده که آوازه این هنرمندان به اقصی نقاط دنیا رسیده و علاقه‌مندان بیشماری را در این زمینه به خود جلب کرده است. چابهار علاوه بر سوزن‌دوزی، حصیربافی، سفالگری و صنایع دستی دیگری نیز دارد که به تنهایی می‌تواند اقتصاد استان و منطقه را متحول سازد.

منطقه آزاد قشم در دل یکی از زیباترین جزایر دنیا بر پیکره خلیج فارس نیز، دارای غنای هنری بالایی است؛ زندگی در قشم از دوران ساسانیان رواج داشته و در کنار اماکن و سواحل فوق‌العاده زیبای خود، دارای صنایع دستی اصیل و زیبایی نیز می‌باشد و هنرمندان زن و مرد در این جزیره به خلق آثار بی‌نظیر هنری مشغول هستند. ساخت انواع سازه‌های چوبی، صنایع دستی دریایی، گلابتون‌دوزی، خوس‌بافی، گلیم‌بافی، حصیربافی، زری‌بافی، لچک‌بافی، سوندبافی و… ازجمله صنایع دستی جزیره قشم محسوب می‌شوند.

منطقه آزاد انزلی، تنها منطقه آزاد در پسکرانه دریای خزر از وجود زنان و هنرمندان گیلان زمین بهره‌ می‌برد. سفالگری، حصیربافی، بامبوبافی، شال‌بافی، عروسک‌بافی، چموش‌دوزی، رشتی‌دوزی، ابریشم‌کشی ازجمله برخی صنایع دستی این منطقه است.

همچنین مناطق آزاد کیش، اروند، ارس و ماکو که هر کدام دارای فرهنگی غنی با هنرمندان فعال در حوزه صنایع دستی می‌باشند که هر یک به تنهایی می‌توانند علاوه بر جذب گردشگران داخلی و خارجی، موجب رونق اقتصادی و بالا بردن تراز صادراتی منطقه متبوع خود و کشور شوند.

ایجاد اشتغال، کسب درآمدهای پایدار، توانمندسازی جوامع محلی، به همراه افزایش تعداد گردشگران ورودی به مناطق آزاد، جملگی می‌تواند با توجه ویژه به حوزه صنایع دستی محقق گردد، که این امر نیازمند یک طرح کارشناسی در کنار مشوق‌ها و حمایت‌های سازمان‌های مناطق آزاد می‌باشد.

 

تاثیر صنایع‌دستی در تولید ناخالص داخلی

کشور ما از دیرباز همواره مهد تمدن و فرهنگ و هنر ایرانی اسلامی بوده و در طول سالیان متمادی، ذوق و هنر مردمان این خطه در قالب صنایع دستی بی‌بدیل موجود در شهرها و روستاهای این کشور تجلی یافته است؛ اما در عصر حاضر توجه به صنایع دستی نه تنها به واسطه ارزش هنری و فرهنگی آن به عنوان معرف آداب و رسوم و هنر هر کشور، بلکه بیش از آن به دلیل منافع و مزایای فراوان اقتصادی موجود در این بخش مورد توجه بسیاری از کشورهای درحال توسعه و حتی توسعه یافته قرار گرفته است.

وجود ویژگی‌های منحصربه‌فرد حوزه صنایع دستی در توسعه و رشد اقتصادی کشورها، سبب ورود رقیبان قدرتمندی ازجمله چین، هند، ترکیه و… به این بازار شده و متاسفانه با بی‌توجهی مسئولین در سال‌های گذشته بسیاری از موقعیت‌های اقتصادی موجود برای کشورمان از میان رفته است؛ چراکه حضور و پیشرفت در این عرصه و در سطح بین‌المللی نیاز به برنامه‌ریزی و ایجاد زیرساخت‌هایی داشته که با غفلت از این بخش مهم و تاثیرگذار، فرصت‌های گرانقدری از دست رفته است.

صنایع دستی در عرصه اقتصادی کشورمان با توجه به تنوع رشته‌های فعال این حوزه و ظرفیت‌های فراوان در این بخش، می‌تواند نقش ویژه‌ای را ایفا کند و به ‌خصوص درصد بیشتری از تولید ناخالص داخلی کشور را به خود اختصاص دهد. در مفهوم اقتصادی، تولید ناخالص داخلی به ارزش مجموع کالاها و خدماتی اطلاق می‌گردد که طی یک دوران معین، معمولا یک سال، در یک کشور تولید می‌شود. به ‌عبارت دیگر تولید ناخالص داخلی یا به‌ اختصار GDP‌، ارزش پولی کلیه کالاها و خدمات نهایی است که در داخل مرزهای یک کشور در یک دوره زمانی مشخص، تولید می‌شود.

یکی از روش‌های محاسبه تولید ناخالص داخلی، محاسبه مجموع ارزش افزوده ایجاد شده توسط بخش‌های مختلف اقتصاد یک کشور است و یکی از مزیت‌های اصلی حوزه صنایع دستی، ایجاد ارزش افزوده بالایی توسط هنرمندان و صنعتگران این بخش می‌باشد؛ چراکه در تولید صنایع دستی بخش اصلی ارزش محصول تولید شده مربوط به هنرمند و صنعتگری است که به مدد ذوق و سلیقه هنری خود محصولی را تولید کرده و علاوه بر آن مواد اولیه در تولید این محصولات در اکثر موارد ابتدایی، در دسترس، غالبا کم‌هزینه و مستقل از واردات از کشورهای دیگر است. در نتیجه مجموع این عوامل سبب شده در حدود ۷۵درصد از ارزش محصول به ارزش ‌افزوده ایجاد شده توسط تولیدکنندگان این محصولات تعلق گیرد.

اما متاسفانه سهم بخش صنایع دستی در تولید ناخالص داخلی ناچیز و بین دو تا پنج درصد در نوسان است؛ اما نکته جالب آنجاست که همین میزان اندک از سهم خودروسازی و صنایع پتروشیمی در تولید ناخالص ملی که به ترتیب ۲٫۷ و ۲درصد است، بیشتر بوده و این در حالی است که تاکنون سرمایه‌گذاری کلانی در این دو بخش انجام شده است. همچنین برای ایجاد هر شغل در صنعت خودرو به بیش از ۷۰۰میلیون تومان سرمایه‌گذاری نیاز بوده و این رقم در حوزه صنایع دستی تنها ۱۵میلیون تومان است.

از دیگر ویژگی‌های منحصربه‌فرد صنایع دستی می‌توان به ‌سادگی تکنیک آموزش تولید این محصولات، انطباق با فرهنگ و آداب و رسوم مناطق مختلف، عدم نیاز به آموزش فنی وسیع، دسترسی آسان به مواد اولیه، عدم احتیاج به سرمایه‌گذاری‌های کلان و… اشاره نمود.

در حال حاضر دو کشور چین و هند که با برنامه‌ریزی‌های درست و دقیق، حضور فعالی در عرصه بین‌المللی صنایع دستی دارند، توانسته‌اند گوی سبقت را از سایر رقیبان منطقه‌ای خود بگیرند و سالانه درآمد ارزی فراوانی را به سیستم اقتصادی خود وارد کرده و از این طریق اشتغال وسیعی در شهرها و روستاهای خود ایجاد نمایند؛ اما متاسفانه کشور ما با وجود تنوع فراوان در رشته‌های صنایع دستی و پیشینه‌ای غنی از تمدن و فرهنگ، در رتبه سوم بعد از این دو کشور قرار گرفته و بی‌اعتنایی به این بخش توسط مسئولین اقتصاد، کشور را از بسیاری از فرصت‌های اقتصادی محروم نگه داشته است.

 

صنایع‌دستی و پیشبرد اهداف اقتصاد مقاومتی

مفهوم اقتصاد مقاومتی به معنای کاهش آسیب‌پذیری اقتصاد یک کشور نسبت به تحریم‌های اقتصادی از جانب کشورهای قدرتمند است. این واژه برای اولین بار در سال‌۸۹ و در دیدار کارآفرینان با رهبر معظم انقلاب مطرح شد. این مفهوم از آن زمان در ادبیات اقتصادی کشور مورد توجه سیاستمداران و اقتصاددانان قرار گرفت. یکی از مهم‌ترین مؤلفه‌های اقتصاد مقاومتی، بهره‌برداری از تمام ظرفیت‌های اقتصادی، در جهت پیشرفت کشور است. در این میان، صنایع دستی به دلیل مزیت‌های اقتصادی که دارا می‌باشد، می‌تواند در پیشرفت اقتصادی کشور، نقش کلیدی داشته باشد.

مقام معظم رهبری در تبیین معنا و مفهوم اقتصاد مقاومتی فرموده‌اند: «اقتصاد مقاومتی معنایش این است که ما یک اقتصادی داشته باشیم که هم روند روبه رشد اقتصادی در کشور محفوظ بماند، هم آسیب‌پذیری‌اش کاهش پیدا کند». در فرمایشات ایشان مهم‌ترین ارکان اقتصاد مقاومتی مطرح شده است؛ ازجمله آنها می‌توان به مقاوم بودن اقتصاد در برابر فشارها و تحریم‌های اقتصادی کشورهای دیگر اشاره کرد. یکی از مشکلات اساسی، وابستگی به درآمدهای نفتی بوده و از این ناحیه آسیب شدیدی به اقتصاد وارد شده است. از این جهت می‌توان یکی از مهم‌ترین ارکان اقتصاد مقاومتی را افزایش صادرات غیرنفتی دانست.

در حال حاضر کشور ایران یکی از سه قطب عمده تولید صنایع دستی در جهان محسوب می‌شود. بدین سبب یکی از ظرفیت‌های اساسی در حوزه صادرات غیرنفتی، صادرات محصولات صنایع دستی است. صنایع دستی ایران به لحاظ تنوع و کیفیت، در جایگاه برجسته‌ای قرار دارد، در نتیجه ضروری است در حوزه صادرات صنایع دستی با برنامه‌ریزی صحیح، زمینه افزایش صادرات غیرنفتی را مهیا نماییم.

یکی دیگر از ارکان اقتصاد مقاومتی، استفاده از تمام ظرفیت‌های دولتی و مردمی در راستای مقاوم‌سازی اقتصاد کشور است. رهبر معظم انقلاب در یکی از سخنرانی‌های خود در این زمینه فرمودند: «اقتصاد مقاومتی شرایطی دارد، ارکانی دارد؛ یکی از بخش‌هایش همین تکیه به مردم است؛ همین سیاست‌های اصل‌۴۴ با تاکید و اهتمام و دقت و وسواسِ هرچه بیشتر باید دنبال شود».

در این مورد هم صنایع دستی جایگاه ویژه‌ای برای رسیدن به شرایط اقتصاد مقاومتی را دارد. تولیدات صنایع دستی در شهرها و روستاهای کشور، عمدتا با کمترین هزینه برای تهیه مواد اولیه تولید می‌شود. در نتیجه این حوزه می‌تواند فرصت مناسبی را برای افزایش درآمد روستاییان فراهم آورد. از سوی دیگر در مناطق روستایی در فصولی از سال که کشاورزی رونق کمتری دارد، تولیدات صنایع دستی می‌تواند درآمد جایگزینی را برای افزایش سطح زندگی مردم آن مناطق ایجاد کند.

همان طور که اشاره شد، در اجرای سیاست‌های اقتصاد مقاومتی‌، توانمندسازی بخش خصوصی بسیار تاکید شده است. لذا می‌توان با تکیه بر مردم، کشور را از هجمه‌های اقتصادی سایر کشورها مصون داشت. این مسئله در حوزه صنایع دستی‌، می‌تواند در قالب حمایت از کارگاه‌های تولیدی در مناطق روستایی خصوصا مناطق آزاد مصداق پیدا کند. در بسیاری از مناطق محروم روستایی، نیاز است مسئولین از هنرمندان بومی صنایع دستی، حمایت مناسبی به عمل آورند. به ‌طور مثال می‌توان با تاسیس کارگاه‌های تولیدی، زمینه رونق تولیدات صنایع دستی بومی را فراهم آورد.

از دیگر ارکان مهم اقتصاد مقاومتی می‌توان به حمایت از تولید ملی اشاره کرد. یکی از بهترین مزیت‌های اقتصادی صنایع دستی‌، دسترسی آسان و ارزان به مواد اولیه تولید این محصولات است. مردم روستایی و عشایر کشور غالبا از طبیعت پیرامون خود برای تهیه مواد اولیه تولید صنایع دستی استفاده می‌کنند.

از سوی دیگر صنایع دستی به دلیل ایجاد ارزش افزوده فراوان، در افزایش تولید ناخالص ملی نقش مهمی دارد. در حال حاضر بسیاری از کشورهای پیشرفته و در حال‌ توسعه به مقوله صنایع دستی نگاه ویژه‌ای داشته‌اند؛ ازجمله این کشورها می‌توان به ترکیه، چین، هند، اندونزی و… اشاره کرد. این کشورها با برنامه‌ریزی صحیح در این حوزه توانسته‌اند ارزآوری و درآمد سرانه بالایی را نصیب خود کنند.

در سال‌های اخیر یکی از مهم‌ترین مسائلی که اقتصاد کشور را تحت‌الشعاع قرار داد، نوسانات قیمت نفت بود. به نظر می‌رسد حوزه صنایع دستی در بخش صادرات غیرنفتی می‌تواند به مراتب نقش پررنگ‌تری داشته باشد. در نتیجه رسیدن به این هدف، تنها با برنامه‌ریزی هدفمند برای بهره‌مندی از ظرفیت‌های فراوان این حوزه میسر می‌شود. در حال حاضر وجود رقیبان بین‌المللی در حوزه صنایع دستی سبب افت رتبه صادراتی ایران در این بخش شده است. بدین جهت ضروری است با به‌کارگیری نوآوری در صادرات تولیدات صنایع دستی در جهت افزایش صادرات غیرنفتی گام برداریم.

 

توسعه صادرات صنایع‌دستی ایران

کشور ایران به لحاظ تنوع در رشته‌های صنایع دستی در جایگاه نخست قرار گرفته است. از لحاظ تولید صنایع دستی نیز یکی از سه قطب عمده تولید صنایع دستی در جهان محسوب می‌شود. بر طبق آمار اعلام شده، متاسفانه صادرات صنایع دستی ایران در جهان رتبه سی‌ام بوده و از جایگاه اصلی خود در این حوزه بسیار دور مانده است. اما سوال اینجاست که چرا ایران با داشتن چنین پیشینه تمدنی و فرهنگی، در عرصه بین‌المللی صنایع دستی چنین رتبه صادراتی را دارد؟

علت اصلی این کاهش رتبه صادراتی را می‌توان ورود رقیبان بین‌المللی در عرصه صنایع دستی دانست. کشورهایی نظیر چین، هند، ویتنام و… توانسته‌اند با برنامه‌ریزی هدفمند جایگاه کشور خود در صادرات صنایع دستی را ارتقا دهند.

در بین عواملی که سبب کاهش رتبه صادراتی ایران شده، مهم‌ترین مسئله، عدم توجه ویژه به بخش صنایع دستی است. متاسفانه تاکنون نگاه کلانی به حوزه صادرات صنایع دستی وجود نداشته و از ظرفیت‌های اقتصادی آن غفلت شده است. این در شرایطی است که بسیاری از کشورهای توسعه یافته نیز در عرصه صادرات صنایع دستی ورود پیدا کرده‌اند. جای تاسف آنجاست که کشورهای دیگری که در رتبه‌های بالاتری به لحاظ صادرات صنایع دستی قرار دارند، به لحاظ تنوع رشته‌های صنایع دستی نسبت به کشورمان به مراتب در رتبه‌های پایین‌تری قرار دارند.

? عدم بازاریابی مناسب

به عقیده کارشناسان این حوزه، مهم‌ترین عامل در رونق صادرات صنایع دستی، بازاریابی مدرن است. در دنیای رقابتی امروز نمی‌توان با روش‌های قدیمی، صنایع دستی یک کشور را در سطح بین‌المللی مطرح نمود. بهره‌گیری از روش‌های نوین در بازاریابی جهانی می‌تواند در گسترش صادرات صنایع دستی نقش مهمی ایفا کند. بدین جهت با وجود رقیبان سرسختی در عرصه بین‌المللی صنایع دستی، باید برنامه‌ریزی هدفمندی در این زمینه به کار گیریم.

? عدم شناخت از نیاز بازار جهانی

یکی دیگر از عوامل تاثیرگذار در فروش جهانی صنایع دستی، آگاهی از نیازهای بازار جهانی است. تولید صنایع دستی یک کشور، باید با نیازهای کاربردی و به‌روز جوامع دیگر مطابقت داشته باشد. به عبارت دیگر باید تولیدکنندگان صنایع دستی تلاش کنند تولیدات خود را به گونه‌ای عرضه کنند که در زندگی مدرن امروز جایگاه خود را پیدا کند.

? نداشتن بسته‌بندی مناسب

غالب کارشناسان حوزه صنایع دستی معتقدند یکی از ضعف‌های اساسی کشور در صادرات صنایع دستی، عدم بسته‌بندی مناسب است. در دنیای امروز یکی از عوامل مهم در جلب مشتری، استفاده از بسته‌بندی جذاب است. در این زمینه کشورمان می تواند برای گسترش صادرات صنایع دستی از تجربه کشورهای موفق بهره گیرد.

? رفع موانع گمرکی و حمل‌ونقل

یکی از پدیده‌هایی که در صادرات صنایع دستی کشور بسیار دیده می‌شود، صادرات چمدانی در این زمینه است. متاسفانه بخش زیادی از تولیدات صنایع دستی به‌ صورت قاچاق صادر می‌شود. علت اصلی آن را می‌توان مشکلات گمرکی و تعرفه‌های بالا در کشورهای مقصد دانست. در این زمینه باید مسئولین تلاش کنند صادرات چمدانی به صادرات حرفه‌ای تبدیل شود. برای این امر نیاز است آموزش‌های مناسب به افرادی که به این کار اشتغال دارند، ارائه شود. از سوی دیگر برای رونق صادرات صنایع دستی باید موانع اداری از سر راه صادرکنندگان صنایع دستی برداشته شود. همچنین می‌توان سیاست‌های تشویقی نیز برای صادرات این تولیدات دستی در نظر گرفت.

? نبود بانک اطلاعاتی جامع

برای گسترش صادرات صنایع دستی نیاز به بانک جامع اطلاعاتی برای برنامه‌ریزی صحیح در این حوزه است. بدین منظور باید از کشورهایی که واردکننده صنایع دستی هستند، اطلاعات دقیق و جزئی به دست آورد. به‌ طور مثال این کشورها از کدام محصولات صنایع دستی و با چه قیمتی استقبال می‌کنند و نیز نیازهای جدید در بازار جهانی بررسی شود.

 

ضرورت حمایت از هنرمندان حوزه صنایع‌دستی

بسیاری از فعالین بخش صنایع دستی کشور در روستاها و مناطق محروم بالاخص مناطق آزاد زندگی می‌کنند. به همین منظور نیاز است سرمایه‌گذاری‌هایی در جهت حمایت از این تولیدات در مناطق روستایی و مناطق آزاد انجام گیرد. به طور مثال راه‌اندازی کارگاه‌های صنایع دستی می‌تواند به رونق این تولیدات کمک کند. همچنین لازم است تسهیلات بانکی و بیمه‌ای مطلوبی در اختیار هنرمندان صنایع دستی قرار گیرد.

در شرایط کنونی که بسیاری از کشورهای پیشرفته و در حال توسعه، به مقوله صنایع دستی به عنوان یک فرصت اقتصادی می‌نگرند، ضروری است در کشورمان نیز نگاه ویژه‌ای به این حوزه داشته باشیم.