جاذبه های گردشگری قشم: غارهای خربس

روستاى بزرگ خوربیز یا خربس (خربز) (XARBEZ) اکنون کاملاً ویران شده و جز کلاته گورستان و برکه‌اى از آن باقى نمانده است. این روستا حداقل تا زمان ساسانیان (۱۴۰۰ سال قبل) مکانى آباد و محل تردد سیاحان و کشتى‌بانان بوده است. نام خربس خود واژه‌اى است که در زبان پهلوى از آن مى‌توان نشان یافت. […]

روستاى بزرگ خوربیز یا خربس (خربز) (XARBEZ) اکنون کاملاً ویران شده و جز کلاته گورستان و برکه‌اى از آن باقى نمانده است. این روستا حداقل تا زمان ساسانیان (۱۴۰۰ سال قبل) مکانى آباد و محل تردد سیاحان و کشتى‌بانان بوده است. نام خربس خود واژه‌اى است که در زبان پهلوى از آن مى‌توان نشان یافت.

در فاصله ۱۰ کیلومترى غرب شهر قشم، خربز در میانکاسه‌اى وسیع قرار گرفته که اطراف آن را دایره‌وار تپه‌هاى کوتاه و بلند مرجانى پوشانیده‌اند. این ارتفاعات همگى مشرف به شهرند و شهر تا دریا فاصله کوتاهى دارد. در سمت راست، برکه ـ یا آبدان ـ بزرگى است که طاق گهواره‌اى آن نشان‌دهنده قدمت این بنا حداقل تا دوره ساسانى است.

در میاندشت خربس، وقتى رو به شمال بایستیم، آثار ساختمانى قلعه مخروبه‌اى از سنگ را مى‌بینیم که احتمال مى‌رود در دوران بعد (از صفویه به بعد) آن سنگ‌چین‌ها را چندبار بازچین کرده و دوباره فروریخته باشد. در جلو همین قلعه، در فاصله‌اى نه چندان دور از غارهاى خربس، گورستانى وسیع و قدیمى وجود دارد که هم گورهاى پیش از اسلام و هم بعد از اسلام در آن دیده مى‌شود.

درست مشرف بر این گورستان، در دیواره صخره‌ها و در سینه کوه در ارتفاع ۲۰ تا ۳۰ متر چند دهانه به صورت غار مانند به چشم مى‌خورد که به غارهاى خربس شهرت دارند و درباره آنها سخنان بسیار گفته‌اند.

این غارها که از پدیده‌هاى کهن زمین‌شناختى به شمار مى‌روند، همراه با دیگر پدیده‌ها و کوه‌ها و خود جزیره قشم دنباله چین‌خوردگى‌هاى رشته کوه‌هاى زاگرس هستند که در هزاره‌هاى گذشته از زیر آب سربرآورده‌اند. روشن است که این غارها در دوره‌هاى تمدنى بعد دچار دگرگونى و تغییرات دیگرى شده‌اند.

غارهاى خربس که از بیرون ساختار ساده و طبیعى و زمین‌شناختى خود را همچنان حفظ کرده‌اند از درون با مجموعه دهلیزها، تالارها و اتاق‌هاى متعدد به ابعاد ۵/۵ ×۴ متر و چشمه‌ها و روزن‌هاى گوناگونى که رو به شمال و جنوب دارند مؤید حضور مردمانى از دوران‌هاى کهن در این جزیره هستند.

پیداست که دست آدمیان به مرور زمان و به منظور کاربردهاى گوناگون، شکل و سیماى این غارها و دیواره‌هاى آنها را دگرگون ساخته و مناسب نیازهاى خود درآورده است. ساختار رازآمیز و تودرتوى غارهاى خربس و قرار گرفتن آن بر بلندى کوه این عقیده را دامن زده که اینجا در روزگار مادها نیایشگاه مهر و محلى براى ستودن الهه میترا بوده است.

غارهاى خربس را به لحاظ شکل و ساختار با دخمه‌هاى آذربایجان، کردستان، لرستان، بوشهر، اهواز و شوشتر مقایسه مى‌کنند. غارهاى خربس به ویژه از نظر فضاهاى درونى شکل و طرح اولیه خود را حفظ کرده و به همان صورت کهن خود باقى‌مانده است.

اما در جانب راست این غارها و در امتداد دیواره بلند و گسترده زیارتگاه شاه شهید، دهلیزها و دالان‌هایى نو به دست سنگتراشان هنرمند روزگار کنونى در دل کوه تراشیده شده تا به عنوان الگویى تازه، به شناسایى غارهاى اصلى یارى رساند. در درون این غارهاى جدید و دهلیزها نقش‌هایى با الهام از طرح‌هاى باستانى کنده شده که همگى از جلوه و نمودى باستانى و حالتى رمزگونه و نمادین برخوردارند.

غارهاى خربس را بعضى معبد مهرى مى‌پندارند، بعضى آن را استودان (جاى نگهدارى استخوان‌هاى مردگان پس از مرگ، در آیین زرتشت) مى‌دانند و حدسى که قریب به یقین مى‌تواند باشد این است که این حفره‌هاى دست کنده در دل صخره‌ها اگر استودان (استخوان‌دان) دوره‌هاى پیش از اسلام نباشد، به‌طور مسلم پناهگاه‌هایى است براى مردم بى‌دفاع که روزگارى در دشت هموار خربز زندگى مى‌کرده‌اند و دزدان دریایى با ایلغار و یورش امان آنها را بریده بودند. ناچار، آنان این حفره‌هاى درهم را که از درون با یکدیگر مرتبط هستند در دل این دیواره به صورت غارهاى دست‌کند به وجود آورده‌اند تا به هنگام احساس خطر بتوانند کودکان، زنان و پیرمردها را به درون غارها منزل دهند، نان و آب و غذا نیز لاشه سنگ‌هایى براى دفاع و پرت کردن از ارتقاع در اختیارشان مى‌گذاشته و خود به مقابله با دشمن غارتگر مى‌پرداخته‌اند.

این غارهاى دست‌کنده، مجموعه‌اى از حفره‌هایى است که با راهروهاى باریک به همدیگر راه دارند و در تالار مرکزى، که جاى اجتماع بوده و دو تاقچه کوچک جاچراغى نیز ساخته شده است. در پاى دهانه این غارها برکه‌اى براى نگهدارى آب باران وجود دارد که اکثر ایام سال (جز مواقع بى‌بارانى) آب دارد.

در روزگار کنونى بر فراز این غار، همیشه یک جفت عقاب ماهیگیر (که از انواع نادر و مرغوب عقاب‌هاى جهانند و در جزیره قشم خوشبختانه فراوانند) به چشم مى‌خورند که در ارتفاعات صخره‌اى لانه دارند و تخم مى‌گذارند.

نکته قابل توجه و تأمل در مورد غارهاى خربز وجود خفاش‌هاى دم موشى است که بیشتر در زاویه‌هاى تاریک و بخش انبار ذخایر غار (حفره‌هاى زیرین) زندگى مى‌کنند و مدام نیز مشغول زاد و ولد هستند. کارشناسان محیط زیست به علت کاربرى سموم دفع آفات نباتى و عوارض دیگر، نسل این حیوان در جهان را در حال انقراض مى‌دانند و این جاى امیدوارى است که فعلاً خفاش‌هاى دم موشى در غارهاى خربس در امنیت کامل به سر مى‌برند.