رواج شایستگی به جای بایستگی جنسیتی

در کشور عزیزمان ایران و در سال‌های متمادی علیرغم پیشینه تاریخی حضور زنان در مسندهای قدرت، سهم بانوان در عرصه‌هاي مديريت سياسي و اجتماعي در دهه اول جمهوري اسلامي متاثر از بافت اجتماعي سنتي و مردسالار جامعه چندان چشمگير نبود، با اینکه در دنیای امروز میزان اشتغال زنان در لایه‌های مديريت اجتماعي و سياسي به عنوان يكي از شاخص‌هاي مهم توسعه فرهنگي و اجتماعي مطرح است، اما در چیدمان مدیریتی ما مغفول مانده بود.

در سال‌های اخیر و با گسترش آموزش در سراسر کشور، به مرور نسل جدیدی از زنان تحصیلکرده و مستعد پا به عرصه‌های مختلف اجتماعی و سیاسی گذاشتند و با تلاش مستمر کوشیدند راه دشوار دسترسی به مدیریت را برای ارتقاء همه‌جانبه موقعیت زنان هموار کنند.

آنچه نیمی از جمعیت کشور را از حضور در متن فضای تصمیم‌گیری‌ها و تصاحب نقش‌های کلیدی باز می‌داشت، نه در قانون و نه در سبقه تاریخی کشور جایی نداشت و می‌توان آن را صرفا برگرفته از تفکر جنسیتی بخشی از تصمیم‌گیرندگان اصلی در چارچوب‌های حکومتی و اجرایی در مقاطع مختلف دانست.

‎ارتقاء چشمگیر سطح تحصیلات زنان، فرصت حضور در فعالیت‌های اجتماعی و مدنی را فراهم و رواج نگرش لزوم همبستگی و تلاش برای احقاق حقوق حقه ایشان از سوی دیگر سهم زنان را در سطوح مدیریت‌های میانی جامعه در طول بیست سال به میزان قابل توجهی افزایش داد. لذا وعده‌های رئیس دولت تدبیر و امید در دوران انتخابات و توجه وی به ضرورت ایفای نقش زنان در عرصه‌های مختلف، دور از ذهن به نظر نرسید و امکان حضور زنان در لایه‌های مختلف مدیریتی محقق شد.

‎انتصاب سه نفر از بانوان باسابقه در جایگاه معاونت ریاست جمهوری و پس از آن‎ انتخاب یک سخنگوی زن برای مرکز دیپلماسی کشور و به دنبال آن انتخاب معاونین استانداران، فرمانداران و بخشداران زن، گام‌های بلندی در این مسیر برداشته شد.

‎اگرچه همگان متفق‌القولند که احقاق حقوق زنان صرفا منوط به حضور در مناصب مدیریتی نیست و بازار کار ایران همچنان وجه غالب مردانه دارد و نرخ مشارکت اقتصادی زنان در ایران حتی نسبت به کشورهای منطقه پایین است، همت بانوان فعال در حوزه‌های اقتصادی و کارآفرینی می‌تواند در توسعه و تغییر این رویکرد حاکم تاثیر بسزایی داشته باشد.

مناطق آزاد کشور که در سه نسل، مسیر توسعه درون‌زا را تجربه و پیاده‌سازی کرده‌اند، به عنوان محدوده‌های کوچک از متن و بطن سرزمینی می‌توانند بهترین الگوی پیاده‌سازی مدل‌های نو‌آوری باشند، کما اینکه آنچه در دوره دولت تدبیر و امید در حوزه مدیریت این مناطق به ویژه در دو شاخص مهم بکارگیری جوانان و بانوان در لایه‌های مدیریتی محقق شد و با در نظر گرفتن نتایج مثبت آن می‌تواند به عنوان الگوی در سایر دستگاه‌ها و سازمان‌ها مورد استفاده قرار گیرد.

بکارگیری بانوان در سمت‌های مختلف ازجمله عضو هیات مدیره، انتصاب در پست‌های معاونت و مشاوره و مدیریت‌های مستقل و زیرمجموعه در دبیرخانه شورایعالی و مناطق آزاد، رویه غالب در سیستم‌های مدیریتی این حوزه شده و استمرار داشته و دارد.

انتخاب و انتصاب مشاور حوزه بانوان و اختصاص حوزه مسئولیتی در این چارچوب، مقدمه‌ای شد برای تقویت نگاه متفاوت دوره جدید و توسعه همه‌جانبه حضور زنان در عرصه مدیریت‌های اقتصادی و توسعه محور در مناطق آزاد.

امروز آنچه باید به عنوان یکی از ارکان توسعه متوازن و پایدار مورد توجه قرار بگیرد، این است که بتوانیم در همه عرصه‌ها از توانمندی‌های زنان استفاده کنیم. این مهم بدون اراده جدی در سطوح تصمیم‌گیری کلان در کشور میسر نمی‌شود؛ همان طور که همه می‌دانیم طی چند دهه گذشته جامعه زنان تحولاتی را از سر گذرانده است. با افزایش آگاهی و گسترش آموزش عالی، آنان توانمندی‌های خود را ارتقا داده‌اند و دیگر نمی‌توان زنان را در حاشیه تعاملات  سیاسی-‌اجتماعی نگه داشت. اکنون زنان قدرتمند و توانمند با طی مدارج تحصیلی عالی، خواهان پایگاه‌هایی هستند تا به موقعیت‌های بهتری در جایگاه‌های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی دست یابند. واقعیت این است مصلحت‌ اندیشی‌های جاری در تفکرات سنتی درباره حضور و مشارکت را زنان ایران امروز نمی‌پذیرند و در راستای تغییر آن از هیچ تلاشی فروگذار نکرده‌اند.

بخشی از آنچه شاید می‌تواند در زمینه ثبات تفکر فرا‌جنسیتی و شایسته سالاری در بطن جامعه موثر باشد:

بازنگری در وضع قوانین و مقررات موجود؛ زمینه‌سازی جهت رفع تبعیض جنسیتی در تربیت و ارتقای کارکنان و کارشناسان، ایجاد و تقویت شرایط مناسب جهت مشارکت بیشتر زنان در امور اقتصادی و تشویق و حمایت از سازمان‌های مردم نهاد حوزه زنان در جهت افزایش مشارکت‌پذیری آنان در جامعه است.

بنابراین باید با ایجاد فضای وحدت و همکاری میان فعالان اقتصادی هم در حوزه ایجاد اشتغال و هم در حوزه سرمایه‌گذاری، به ویژه ترغیب زنان به فعالیت در عرصه‌های مختلف و پذیرش مسئولیت‌های خرد و کلان، بسیاری از مشکلات موجود بر سر راه مشارکت آنان در فعالیت‌های اقتصادی را با کسب درآمد، افزایش فرصت پردازش و ظرفیت‌های کارآفرینی تولیدمحور برطرف کرد.