آنچه فرهنگ و اقتصاد را نیل به یک هدف واحد میکند، ظرفیتسازی جهت پذیرش محصول، کالا، فرصتها و مزیتهای سرمایهگذاری و فعالیت اقتصادی است؛ البته اگر محصول و کالای فرهنگی در این میان تجاریسازی شود، داستان بر گونهای دیگر خواهد بود، بدیم معنی که ساز و کار اقتصادی چراغ راه فرهنگ است.
تامین مالی، هنر و علم مدیریت وجه نقد است و هدف از آن سرمایهگذاری، سودآوری، کاهش ریسک و برطرف کردن نیازهای اقتصادی و اجتماعی بنگاهها میباشد. سود ناشی از کسب کار یک بنگاه، از عوامل مهم تداوم فعالیت بنگاه اقتصادی تلقی گردیده و منبع مهمی برای تامین مالی فعالیتهای عملیاتی بنگاه در آینده است.
نقش مناطق آزاد با محوریت تقویت اقتصاد کشورها و ایجاد تعامل و تجارت خارج از چارچوبهای تعریف شده در داخل سرزمینهای اصلی با کشورهای مختلف ترسیم گردیده است. با نگاهی به تعریف منطقه آزاد تجاری-صنعتی میتوان به درک بهتری از نقش این مناطق در توسعه اقتصادی هر کشوری رسید.
یکی از مهمترین مشکلات پیش روی مناطق آزاد در هر حوزه عملکردی، معطوف به پیشقضاوتهای مبتنی بر ذهنیت غلط از فرصتها و چالشها و عملکرد این بنگاههای اقتصادی و سرمایهگذاری بوده که به باور عمومی میان نخبگان دولتی، اندیشهای و عموم مردم تبدیل شده است؛ به حدی که هر خبر و اطلاعات منفی از مناطق آزاد مقبول و پذیرفته شده و بیان عملکرد مثبت آنها، محتوای خبری دور از واقعیت تلقی میگردد.
نه تنها کشور ما، بلکه بسیاری از کشورهای مختلف دنیا برای رشد و توسعه اقتصادی، ایجاد اشتغال و تامین سرمایه، نیاز به ایجاد مناطق آزاد و ویژه اقتصادی دارند و یکی از مهمترین برنامه کشورهای درحال توسعه و توسعه یافته برای نیل به این مهم، جلب و جذب سرمایههای داخلی و خارجی در مناطق مذکور بوده است؛ چراکه مناطق آزاد محرکی برای تشویق صادرات هستند و در عین حال میتوانند تا حدودی کمبودها را جبران و امکانات بالقوه را به توانایی بالفعل تبدیل نمایند.