در ماده1 قانون چگونگی اداره مناطق آزاد و ویژه اقتصادی ایران گفته شده است: «به منظور تسریع در انجام امور زیربنایی، عمران و آبادانی رشد و توسعه اقتصادی، سرمایهگذاری و افزایش درآمد عمومی، ایجاد اشتغال سالم و مولد، تنظیم بازار کار و کالا، حضور فعال در بازارهای جهانی و منطقهای، تولید و صادرات کالاهای صنعتی و تبدیلی و ارائه خدمات عمومی؛ به دولت اجازه داده میشود مناطق ذیل را به عنوان مناطق آزاد تجاری-صنعتی براساس موازین قانونی و این قانون اداره نماید».
جهانگردی، پدیدهای است که از دیرباز در جوامع مختلف انسانی وجود داشته است، اما با ورود به عصر مدرن به صورت یک صنعت سودده در حوزههای مختلف بالاخص اقتصادی درآمده و از این حیث مورد توجه بسیاری از کشورهای دنیا قرار گرفته است؛ به طوری که هر ساله با رشد و توسعه این صنعت چندوجهی مواجه بودهایم.
امروزه توسعه خوشههاي صنعتي نقش محوري و بارزي در سياستهاي اقتصادي و صنعتي کشورهاي توسعه يافته و در حال توسعه ايفا ميكنند.
پایان قرن بیستم با پدیده چرخش فرهنگی، به همراه پدیده پسامدرنیته و پساساختارگرایی، هم در بعد واقعیت اجتماعی و هم در بعد تحلیل اجتماعی، مصادف بوده است. این چرخش نه تنها نشاندهنده اهمیت یافتن بیش از پیش نقش فرهنگ در زندگی انسانها و در علوم انسانی و اجتماعی است، بلکه نشاندهنده فهم درستتر و عمیقتر از نقش و قدرت فرهنگ در انواع ساحتهاي زندگی بشري و تحلیل اجتماعی است، که مدتها تحتالشعاع عامل اقتصادي قرار گرفته بود.
هدفگذاری اقتصادی بر محور تولید و صادرات یکی از راهکارهای برونرفت از شرایط سخت اقتصادی کشور است، نکتهای که همه کارشناسان اقتصادی در شرایط کنونی با توجه به افزایش نرخ ارز و توجیه صادرات بیان میکنند؛ بیتردید مناطق آزاد و ویژه اقتصادی در این شرایط با توجه به زیرساختهای تولیدی و صادراتی که در خود ایجاد کردهاند، بهترین بستر برای دستیابی به این هدف میباشند، اما این مهم بدون افزایش اختیارات به مناطق آزاد و نیز دو نکته مهم تسهیلگری در تولید، صادرات و سرمایهگذاری و نیز حذف موازیکاریهای مجموعهها و سازمانهای سرزمین اصلی به دست نمیآید.